اتفاق اتفاقی


SS501 story

داستان هایی از دنیای دابل اسی ها

سلام !!!گفتم زود زود میذارم ....الان ببینید چقدر زود اومدم .....چیه؟دروغ میگم؟سه هفته که مدت زیادی نیست ...هست؟نیست دیگه ...من میگم نیست یعنی نیست ...حالا فکر کنین بعد از سه هفته برا من زوده اگه بگم دیر دیگه کی میام....... از اینا بگذریم بچه ها یه نفر یا نرم افزار خوب واسه ایدیت عکس ها میشناسین ؟؟؟واسه عکس داستان جدیدم میخوام اگه میشناشسین حتما بگین وگرنه داستان جدید بی داستان جدید ...نرین یه نرم افزار درپیت مسخره بگین ها ...نه من یه نرم افزار خوب میخوام ...... لطفا اگه میشناسید دریغ نکنید حالا هم برید ادامه مطلب واسه ادامه داستان ....... راستی شماها چرا فکر میکنید من واسه اذیت کردنتون دیر به دیر داستان میذارم؟مختون عیب پیدا کرده؟چرا من باید همچین کاری انجام بدم؟اگه بقیه وب ها اینکارها را میکنن باید بگم من اینکاره نیستم اگه دیر میذارم واسه اینه که یا به نت دسترسی ندارم یا مسافرتم یا کار دارم دیگه از این فکر های ناقص نکنین
... ادامـ ه حرفـامـ ...
+ پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:, ساعت 11:12 بـ ه قـلمـ نفس خانوم

خوب اینم قسمت بعد لبخند....برید ادامه مطلب

 


... ادامـ ه حرفـامـ ...
+ شنبه 12 مرداد 1392برچسب:, ساعت 17:20 بـ ه قـلمـ نفس خانوم

سلام به همه ی دوستان عزیز !!!!!لبخند

میدونم الان همتون به خونم تشنه اید و اگه جلوتون باشم سرمو بیخ تا بیخ میبرین و میذارین تو دستم ولی اولا شما غلط میکنین دوما جوش نخورین پوستتون خراب میشه دیگه از این به بعد قول میدم که زود زود بذارم یه خبر خوب دیگه این داستانم کم کم روبه اتمامه و قراره یه داستان جدید بنویسم وبابت این تاخیر قبلیم خیلی خیلی خیل خیلی خیلی حالا نه در اون حد ولی خوب یه ذره متاسفم اینا را ول کنین به نظرتون امروز چه خبره که من منت به سرتون نهادم اومدم ادامه داستانا بذارم ؟

امروز از نطر من بزرگترین  روز جهانه امروز تولد تک فرشته زندگیمه خجالتی

وای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا......................................................امروز عجب روزیه .......

امروزو باید تو تقویم با اب طلا بنویسن...تولد کیم هیونگ جون......

اصلا از این که تو وبلاگا تولد میگیرن و از این لوس بازیا خوشم نمیاد فریاد......همین که خیلی خوشحالم کافیه .....لبخند

شاید روزی که بدنیا اومدی نمیدونستی قراره مایه ارامش روح و روان یه انسان دیگه بشی.....مایه ی ارامشم:تولدت مبارکلبخند

تولد تک فرشته زندگیم مبارکخجالتیلبخند

خوب دیگه بسه  هر کی میخواد داستانو بخونه بره ادامه مطلب

 


... ادامـ ه حرفـامـ ...
+ شنبه 12 مرداد 1392برچسب:, ساعت 16:19 بـ ه قـلمـ نفس خانوم



طراح : صـ♥ـدفــ